جدول جو
جدول جو

معنی ماهی گنم - جستجوی لغت در جدول جو

ماهی گنم
ذرت، بلال
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماه صنم
تصویر ماه صنم
(دخترانه)
ماه (فارسی) + صنم (عربی)، دلبر و معشوقی که چون ماه و چون طلا باارزش است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهی شیم
تصویر ماهی شیم
در علم زیست شناسی نوعی ماهی سفید با خال های سیاه در پشت
فرهنگ فارسی عمید
صیاد ماهی، (ناظم الاطباء)، دامیار، سماک، عرکی ّ، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، ماهی گیرنده و معرب آن ماهیجیر:
چون سلیمان نبود ماهی گیر
خاتم آورد باز دست آخر،
خاقانی،
،
به معنی ماهیخوار، (آنندراج)، مرغ ماهیخوار، رجوع به ماهیخوار شود، سگ آبی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ودع، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، گوش ماهی: مرث الودع مرثاً، مکید مهرۀ ماهی گوش را، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دارای بدن نرم و لطیف. که اندامی ظریف و لغزان چون ماهی دارد:
همه ماهی تن آورده به کف جام صدف
من نهنگم نه حریف صدف ایشانم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماهی گیر
تصویر ماهی گیر
کسی که ماهی صید می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تخم خاویار، خاویار، عضله ی ساق پا
فرهنگ گویش مازندرانی